آب که سر بالا میره...

ساخت وبلاگ



یادم هست کمی قدیم تر از این روزها

اگر خانواده ای هوس کباب میکرد یا میرفت در یک کبابی و میخورد

یا کباب را بهانه رفتن به طبیعت میکرد و آنجا بساطی به پا میکرد

و یا اگر مجبور میشد در خانه درست کند به خاطر بلند شدن دود و مزه اش، یکی دو لقمه راهم‌ درِ خانه همسایه ها میفرستاد.

.

فقر به جز اینکه یک حقیقت است، یک مفهوم نسبی نیز هست

در شهری که همه نان و ماست بخورند کسی آن فرد دیگر را فقیر خطاب نمیکند

حتی اگر یکی دو نفر هم وعده گوشت سر سفره شان باشد باز باقی مردم به هم نگاه میکنند و دلشان کمی آرام می شود

اما امان از آن زمانی که عده ای از مردم شهر نه تنها وعده غذایشان چرب تر شود بلکه با این وعده غذایی پز هم بدهند

از آن به بعد دیگر فقط خدا باید به داد دل باقی مردم برسد.

داستان امروز دلسوزی های خاله خرسه سلبرتی ها همین قصه است

تمام روزهای سال را روی فرش های قرمز و مهمانی های آنچنانی و لباس های رنگ و وارنگ زندگی میکنند و صفحات مجازیشان آه از نهاد مردم بلند میکند

ولی حرف از اعتراض و همدردی با مردم هم میزنند

.

میگویند

روزی در یک مدرسه غیر انتفاعی در یک نقطه پولدار نشین، معلم موضوع فقر را برای انشا مقرر میکند

فردا هم یکی از بچه ها انشایش را برای بقیه میخواند:

به نام خدا

یک روز یک خانواده ای بود که خیلی فقیر بود

خدمتکارشان فقیر بود

راننده شان فقیر بود

آشپزشان فقیر بود

باغبانشان فقیر بود

و ...





پ ن:

وضعیت امروز اقتصادی و روانی مردم

به جز مسئولین

یک عامل سرسخت دیگر هم دارد

آن هم سلبریتی ها و پولدارهای زالو‌ صفت و بی رحمی که مردم بی گناه را تماشاچی تأتر دارایی ها و بریز و بپاش هایشان میکنند

تأتری که روح و انگیزه مردم را میکشد.

پ ن:

آه از نهاد مستضعفین بلند نکنیم

حتی شما دوست عزیز..

غرور مقدس......
ما را در سایت غرور مقدس... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fapplezamini9 بازدید : 106 تاريخ : چهارشنبه 27 دی 1396 ساعت: 16:52